طراحان می دانند که به یک استراتژی UX نیاز دارند، اما بنیانگذاران استارتاپ و صاحبان محصول ممکن است نباشند. یا، آنها می دانند که به یکی نیاز دارند، اما کوچکترین سرنخی برای ایجاد آن ندارند. خبر خوب این است که آنها در واقع بیشتر از آنچه فکر می کنند می دانند.
استراتژی تجربه کاربر اساساً یک استراتژی تجاری است. این در مورد همدلی عمیق مشتری، ارائه ارزش قابل اندازه گیری و از بین بردن ریسک سرمایه گذاری شما از طریق آزمایش، یادگیری و تکرار است. در این راهنما، آنچه را که باید بدانید تا استراتژی خود را از ایده به راهاندازی ببرید، به شما آموزش میدهیم.
استراتژی UX چشم انداز عملکردی تیم توسعه محصول شما، اهداف تجاری و دانش فنی را حول نیازها و ارزش های مشتری همسو می کند. یک استراتژی UX میتواند برای یک محصول دیجیتال یا تمرکز پروژه اعمال شود، اما شاید بهتر است به عنوان روشی برای نحوه تولید، توسعه و اعتبارسنجی همه ایدههای جدید تیم شما در نظر گرفته شود.
طبق مجموعه برنده جایزه McKinsey در مورد ارزش طراحی، «شرکتهایی که در طراحی برتر هستند، درآمد خود را افزایش میدهند و سهامداران بازدهی تقریباً دو برابر نرخ همتایان خود در صنعت دارند». به قول توماس جی واتسون جونیور، مدیر اجرایی سابق IBM، “طراحی خوب یک تجارت خوب است.”
استراتژی UX فرآیند طراحی محصول را هدایت میکند و تعیین میکند که چرا، چه چیزی و چگونه تیم شما تصمیم به ساخت و آزمایش میگیرد. ایجاد یک استراتژی UX اغلب به عنوان “کشف” در نظر گرفته می شود، که بخشی از مراحل برنامه ریزی اولیه است، اما در واقع نقش مهمی در اجرا دارد.
مدل طراحی Double Diamond چارچوبی است که استراتژی UX را به دو مرحله تقسیم می کند: مشکل یابی و حل مسئله. این یک راه مفید برای نشان دادن استراتژی UX در عمل است:
مدل Double Diamond میتواند به تیم شما کمک کند تا فعالیتهای طراحی و همکاریهایی را که شامل یک استراتژی UX هستند، سازماندهی کنند. این چیزی است که معمولاً شامل آن می شود.
شش عنصر اصلی استراتژی UX وجود دارد:
اگر به نظر می رسد که استراتژی UX با آنچه شما به عنوان استراتژی محصول فکر می کردید همپوشانی دارد، حق با شماست. این دو یکی هستند. تجربه کاربری کلید موفقیت محصول شماست. این یک محرک گفتوگو در شکلدهی استراتژی کلی محصول شما است و باید به همان اندازههای تاثیر و رشد توجه داشته باشد.
شما به یک استراتژی UX نیاز دارید تا تیم محصول خود را حول یک چشم انداز مشترک هماهنگ کنید که کاربر را در مرکز تصمیم گیری شما قرار دهد. پذیرش طراحی تجربه کاربر به عنوان یک الزام استراتژیک فرصت هایی را آشکار می کند که موانع بین نقاط تماس فیزیکی و دیجیتالی برند را از بین می برد. همچنین مناطقی را که طراحی می تواند تفاوت قابل اندازه گیری در جذب و حفظ مشتری ایجاد کند، روشن می کند.
یک استراتژی UX به تیم شما کمک می کند تا نقطه شیرین نوآوری خود را بیابد، آن همگرایی کامل در جایی که یک پیشنهاد نیاز اصلی مشتری را برآورده می کند، به اهداف کلیدی کسب و کار می رسد و با زیرکی فنی ارائه می شود. این یک تیم محصول را قادر می سازد تا هر ویژگی و عملکرد پیشنهادی را از طریق این سه لنز ارزیابی کند:
سه لنز نوآوری (منبع: IDEO U)
مهمتر از همه، یک استراتژی UX خوب به تیمها مشکلاتی را برای حل میدهد، نه فقط راهحلهایی برای پیادهسازی، و تمرکز آنها را بر نحوه ردیابی نتیجه کسبوکار یا راهحل فنی برای ایجاد تفاوت مادی در زندگی کاربر، حفظ میکند.
استراتژی UX همچنین چیزی است که تیم را به جلو هدایت میکند، و جهتگیری حیاتی در مورد اینکه چه چیزی باید بسازد، چه چیزی را آزمایش کنید، و آنچه را که برای تأیید مفروضات در مورد اینکه آیا راهحلهای شما در آن نقطه شیرین قرار دارند یا خیر، به آن نیاز دارید ارائه میدهد.
ایجاد یک استراتژی UX با گرد هم آوردن یک تیم متقابل و چند رشته ای شروع می شود. حداقل، شما به رهبر طراحی UX، بنیانگذار/مالک محصول و رهبران فناوری و توسعه خود در میز نیاز دارید. همچنین میخواهید از سهامدارانی که هر جنبهای از تجربه مشتری را لمس میکنند، نظرات خود را بخواهید.
رهبران طراحی و نویسندگان مشترک Lean UX، جف گوتلف و جاش سیدن، یک بوم هشت قسمتی ساده ایجاد کرد که بیان واضحی از استراتژی شما را در یک صفحه قرار می دهد. UX Canvas ناب ابزاری ضروری است که شما و تیمتان را از طریق ایجاد یک استراتژی UX جامع و عملی راهنمایی می کند. گام به گام.
Canvas ناب UX یک ابزار ایده آل برای ایجاد استراتژی UX شما است. (منبع: جف گوتلف)
باید به کار بر روی تمام فرضیه های خود بر روی حلقه اولویت بندی و طراحی آزمایش ادامه دهید. این به شما کمک میکند تا برنامهای برای نحوه تبدیل ایدههای خود به طرحهایی که میتوانید در مقابل کاربران قرار دهید، شکل دهید. کوتاه مدت یک یا دو هفته ای دوی سرعت طراحی یک رویکرد عالی برای حرکت سریع از ایدهای برای نمونهسازی تا آزمایش، و بهویژه در حفظ آهنگ تعامل منظم با مشتریان شما مؤثر هستند.
استراتژی UX شما یک طرح یا سند تنظیم و فراموش کردن آن نیست که گرد و غبار را در برزخ عرشه اسلاید جمع کند. این یک مرجع زنده است که نیاز به بازبینی و تعدیل مستمر دارد، همانطور که شما هر فرضیه را آزمایش و تأیید می کنید، و راه خود را در نقشه راه محصول خود تکرار می کنید.
برای بنیانگذاران استارتآپ و صاحبان محصول، یک استراتژی UX تضمین میکند که خطرات نوآوری با رویکردی هوشمندانه و تاکتیکی کاهش مییابد که مقیاس شکستها را محدود میکند و فرصتهای یادگیری بیپایانی ایجاد میکند. علاوه بر این، تیم محصول شما را بر ایجاد چیزی با ارزش که نه تنها به عنوان یک مزیت رقابتی، بلکه در قلب و ذهن مشتریان نیز می ماند، متمرکز نگه می دارد.
منظور از طراحی سایت طراحی وب سایت هایی است که در اینترنت نمایش داده می شوند. معمولاً به جنبه های تجربه کاربر در توسعه وب سایت اشاره دارد تا توسعه نرم افزار. طراحی وب قبلاً بر طراحی وب سایت برای مرورگرهای دسکتاپ متمرکز بود. با این حال ، از اواسط دهه ۲۰۱۰ ، طراحی مرورگرهای تلفن همراه و رایانه لوحی اهمیت فزاینده ای پیدا کرده است.
طراح وب بر روی ظاهر ، چیدمان و در برخی موارد محتوای یک وب سایت کار می کند. به عنوان مثال ، ظاهر به رنگ ، فونت و تصاویر استفاده شده مربوط می شود. چیدمان به چگونگی ساختار و طبقه بندی اطلاعات اشاره دارد. استفاده از یک طراحی وب خوب آسان است ، از نظر زیبایی بسیار خوشایند است و مناسب گروه کاربری و مارک وب سایت است. بسیاری از صفحات وب با تمرکز بر سادگی طراحی شده اند ، به طوری که هیچگونه اطلاعات و عملکردهای جانبی که ممکن است باعث حواس پرتی کاربران شود یا باعث سردرگمی آنها شود ظاهر نمی شود. از آنجا که سنگ بنای اصلی خروجی طراح وب سایتی است که اعتماد مخاطبان مورد نظر را جلب و تقویت می کند ، حذف تا حد ممکن نقاط ناراحت کننده کاربر تا حد ممکن یک ملاحظه مهم است.
دو روش متداول برای طراحی وب سایت هایی که هم در دسکتاپ و هم در موبایل خوب کار می کنند ، طراحی ریسپانسیو و سازگار است. در طراحی واکنش گرا ، محتوا بسته به اندازه صفحه نمایش به صورت پویا حرکت می کند. در طراحی تطبیقی ، محتوای وب سایت در اندازه طرح بندی که با اندازه های معمول صفحه نمایش مطابقت دارد ثابت می شود. حفظ طرح بندی که تا حد ممکن بین دستگاه ها سازگار باشد ، برای حفظ اعتماد و تعامل کاربران بسیار مهم است. از آنجا که طراحی واکنش گرا می تواند در این زمینه مشکلاتی را به همراه داشته باشد ، طراحان باید در کنار گذاشتن کنترل نحوه ظاهر شدن کارهای خود دقت کنند. اگر آنها نیز مسئول محتوا باشند ، در حالی که ممکن است نیاز به گسترش مهارت های خود داشته باشند ، از مزیت کنترل کامل محصول نهایی لذت خواهند برد.